روزهای فیلم روسیه در تهران و فرصت طلایی که ساکن مانده است
تاریخ انتشار: ۴ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۹۵۱۷۶
برگزاری روزهای فیلم روسیه در تهران فرصت خوبی است تا همکاریها بین دو کشور در حوزه استفاده از تجربیات و ساخت فیلمهای سینمایی مشترک گسترش پیدا کند. - اخبار فرهنگی -
خبرگزاری تسنیم - گروه فرهنگی
برگزاری نخستین روزهای فیلم روسیه در تهران و نمایش فیلمهای سینمایی روسیه در کشورمان خبر خوبی است که روز گذشته از سوی بنیاد سینمایی فارابی اطلاعرسانی شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خبری که با پیام «نیکیتا سرگیویچ میخالکوف» سینماگر شناخته شده کشور روسیه و رئیس اتحادیه سینماگران این کشور همراه شد و چراغ سبز خوبی برای آغاز سلسله همکاریهای مؤثر بین دو کشور در حوزه سینما به شمار میرود.
میخالکوف در پیام خود نسبت به گسترش روابط سینمایی ایران و روسیه ابراز امیدواری کرد و گفته بود: «ما با اطمینان به فردا نگاه میکنیم و به گسترش ارتباطات بین سینماگران روسیه و ایران امیدوار هستیم. این امر باعث آشنایی بیشتر بینندگان دو کشور با همدیگر میشود و تنها گسترش روابط بین دو کشور موجب ترویج این روند خواهد شد.»
موزه سینمای ایران میزبان هیاتی از سینمای سوریه شدهمانطور که در سخنان این سینماگر مشهور روسی مشهود است، ایجاد مسیر همکاری سینمایی بین دو کشور ایران و روسیه میتواند ثمرات زیادی برای هر دو کشور داشته باشد؛ فارغ از موضوعات مشترکی که میتواند دستمایه ساخت فیلمهای مشترک بین دو کشور قرار گیرد، اشتراکگذاری تجربیات سینمایی، چه در حوزه مدیریتی و چه در بین هنرمندان این عرصه مثمر ثمر خواهد بود.
شاید بتوان گفت که سینمای ایران و روسیه تا پیش از این، تقریباً هیچ همکاری جدی نداشتند و نهایت اتفاق رخ داده مربوط به تصویربرداری چند اثر در روسیه و یا برعکس است که از جمله شاخصترین آنها میتوان به فیلم سینمایی «استرداد» به کارگردانی علی غفاری اشاره کرد. از این رو، به نظر میرسد که همکاریهای بیشتری بین دو کشور قابل طراحی است.
اما سؤال مهمی که باید پرسید این است که همکاری سینمایی ایران و روسیه در چه حوزههایی امکانپذیر است؟
نگاهی به آثار شاخص در سینمای روسیه این نکته را پررنگ میکند که سینماگران روسی در ساخت فیلمهای جنگی تبحر زیادی داشته و آثار متعددی را در این زمینه ساختهاند. توانایی سینماگران روسی در ساخت فیلمهای سینمایی ژانر جنگ، هم در ابداع و استفاده از تکنیکهای ناب سینمایی است و هم در طراحی محتوایی این حوزه به چشم میخورد.
برای مثال فیلم سینمایی «بیا و بنگر» (Come and see) اثری از الم کلیموف یکی از بهترین فیلمهای سینمایی روسیه در ژانر جنگ است. این فیلم با بهرهگیری از تکنیکهای مختلف به خوبی توانسته وحشتزا بودن وقایع جنگ را از منظر یک شخصیت ثبت کنند.
از سویی دیگر فیلم سینمایی «جنگ و صلح» (War and Peace) نیز درامی عاشقانه در بستر وقایع جنگی را به تصویر کشیده و یکی از آثار ماندگار در تاریخ سینمای روسیه است.
سرگئی باندارچوک داستان این فیلم را از رمان معروف «جنگ و صلح» لئو تولستوی گرفته و دو داستان پیچیده و بهم پیوسته را در فیلم خود روایت کرده است.
«درناها پرواز میکنند» نیز از درامی عاشقانه برای روایت جنگ بهره گرفته و داستانی را در دل جنگ جهانی دوم به مخاطب نشان میدهد. در این فیلم که از بهترین فیلمهای روسی جنگ جهانی به شمار میرود، مفاهیمی نظیر مهربانی و وفاداری در شخصیت زن فیلم گنجانده شده است.
کارشناس رسانه روس: اغتشاشهای اخیر حاصل "جنگ اطلاعاتی" غرب علیه ایران بود + فیلمسینمای روسیه در بخش درام نیز تجربههای موفقی داشته است. برای مثال فیلم سینمایی «آینه» (The mirror) که آندری تارکوفسکی آن را کارگردانی کرده یکی از موفقترین تجربیات سینمای این کشور به شمار میرود. وی با استفاده از فلشبک، فیلمهای واقعی تاریخی و اشعار اصیل را درهم میآمیزد تا خاطرات یک مرد در حال مرگ را درباره کودکی خود در طول جنگ جهانی دوم، نوجوانی و طلاق دردناک در خانوادهاش به تصویر بکشد.
علاوه براین، فیلم سینمایی «استاکر» تارکوفسکی نیز داستانی تخیلی و درام را به نمایش میگذارد و از جمله فیلمهای قابل احترام سینمای روسیه به شمار میرود.
سینماگران روس در ساخت آثار مستند و تاریخی نیز تجربههای موفقی داشتهاند که از آن جمله میتوان به مستند «مردی با دوربین فیلمبرداری» و فیلم سینمایی تاریخی «رزم ناو پوتمکین» اشاره کرد. البته به نظر میرسد که این سوژهها با همفکری فیلمسازان ایرانی طی همکاریهای مشترک میتواند به نتایج بهتری نیز برسد.
سخنان دیروز سیدمهدی جوادی مدیرعامل بنیاد فارابی بیانگر آن است که ارتباط فرهنگی و هنری ایران و روسیه به ویژه در فعالیتهای سینمایی میتواند ثمرات زیادی داشته باشد.
او گفته بود: «سابقه بیش از 100 سال فعالیت سینما در روسیه و ایران موجب شده است قدمت ارتباطات فرهنگی و سینمایی این دو کشور نیز به بیش از یک قرن برسد. همکاری و تعامل با سینمای روسیه با حضور یک هیئت عالی رتبه ایرانی به ریاست دکتر خزاعی در چند ماه گذشته فصل نوینی را برای سینمای ایران و روسیه رقم زد. برگزاری روزهای فیلم روسیه در ایران میتواند اولین گام اجرایی برای تحقق این توافقات باشد و امیدوارم به زودی شاهد نمایش فیلمهای ایرانی بر پرده سینماهای روسیه و تولید فیلمهای مشترک بین دو کشور باشیم.»
الکسی دِدوف سفیر روسیه نیز در سخنانی که در بنیاد فارابی داشت درباره همکاریهای مشترک سینمایی بین ایران و روسیه گفته بود: «اگر بخواهیم دقیق به صنعت مشترک سینمای ایران و روسیه نگاه کنیم، اشتراک آن دو را در ساخت و ارائه فیلمهایی معنوی که صرفاً با هدف سینمای تجاری ساخته نمیشوند، مییابیم. این هدف مشترک نمایش گذاشتن زیبایی، عشق، وفاداری، شجاعت، صداقت و معنویت است و در روسیه درست به همین دلیل به صنعت فیلمسازی ایران علاقه دارند.»
محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی که در سفر آگوست 2022 خود به مسکو درباره گفتوگوی فرهنگی و اجتماعی بین دو کشور تاکید کرده بود، روز گذشته نیز در سخنانی بر همین موضوع مجدداً تاکید کرد و گفت: «روزهای سینمای روسیه در تهران» نشانگر آن است که با امضاء و تبادل تفاهمنامه بین ایران و روسیه طرفهای مسئول در هر دو کشور مصمم هستند محورهای مورد علاقه را عملیاتی کنند و به روابط فرهنگی و سیاسی عمق بیشتری ببخشند.
به نظر میرسد برگزاری هفتههای فیلم در دو کشور اگرچه اقدام خوبی است اما کمی پیشپا افتاده و مقدماتی است. سالهاست که با برخی از کشورهای دیگر هفتههای فیلم داشتهایم اما این رویدادها چندان کمکی نکرده و نتوانسته گامی برای ارتقای سینمای ایران بردارد. به نظر میرسد که باید سراغ استفاده از تجربیات دیگر کشورها و ساخت فیلمهای مشترک رفت. همکاری سینمایی ایران و روسیه میتواند فرصتی خوب و گامی روبه جلو در این زمینه باشد.
البته در سالهای گذشته بارها صحبت از همکاری میان سینمای ایران و روسیه و فیلمسازی نهادهای مسئول در این زمینه شده است، اما هر بار این اتفاق بینتیجه بوده و خروجی خوبی به دست نیامده است. امیدواریم که این اتفاق این بار رخ بدهد و همکاری میان سینمای ایران و روسیه برای ساخت آثار کلید بخورد.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: فیلم های سینمایی ایران سینمای ایران بنیاد فارابی فارابی اخبار روسیه فرهنگ و هنر تسنیم سینما فیلم های سینمایی ایران سینمای ایران بنیاد فارابی فارابی اخبار روسیه فرهنگ و هنر تسنیم سینما روزهای فیلم روسیه سینمای ایران و روسیه فیلم های سینمایی روسیه در تهران شمار می رود ساخت فیلم نظر می رسد سینمای روسیه فیلم سینمایی بین دو کشور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۹۵۱۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ایرانیهایی که در کشور خود هم برگ هویت ندارند
به گزارش قدس خراسان، پس از پیروزی انقلاب اسلامی و پیش از شروع جنگ تحمیلی از سوی صدام، دولت بعث عراق اقدام به اخراج ایرانیها از این کشور کرد؛ کسانی که هنوز پس از گذشت ۴۵سال، نه ایران آنها را به عنوان ایرانی قبول دارد و نه کشورعراق آنها را عراقی میداند.
قصه ایرانیهای ساکن شهر حلّه استان بابل که حالا در گوشهای از شهر مشهد ساکن هستند نیز از این جنس است. ساجده و لعیمه خواجه نعمت دخترعموهایی هستند که پس از اخراج از عراق با کمک یک خیر مشهدی در این شهر صاحب خانه شدند؛ اما با وجود داشتن پدر و مادر ایرانی، هنوز پس از ۴۵ سال مدرک هویتی ایرانی ندارند.
ساجده خواجه نعمت که ۶۷ سال دارد و مادرزادی کمبیناست، هشت سال از ازدواج با پسرعمویش یعنی شهید مفقودالاثر وهاب خواجه نعمت گذشته بود که حکومت بعث عراق خودش و همسر ۳۰ سالهاش را دستگیر کرد. او پس از هشت روز آزاد شد؛ اما هنوز پس از ۴۵ سال هیچ خبری از همسرش ندارد.
وی در این باره میگوید: صدام، شوهرم را به دلیل تابعیت ایرانی دستگیر کرد. گفتند تو برو ایران او خودش میآید؛ اما پس از ۴۵سال هنوز هیچ خبری از او ندارم.
زایمان در زندان حزب بعث
ساجده خواجه نعمت با بیان اینکه صدام جوانان شیعه و متدینی را که تابعیت ایرانی داشتند، دستگیر کرده تا با سفر به ایران در جبهه علیه حزب بعث نجنگند، میافزاید: من را هشت روز در زندان انداختند، ۱۵۰ زن و بچه را در یک مکان کوچک زندانی کرده بودند، غذای خوبی نمیدادند و تنها دو ساعت در روز اجازه داشتیم از سرویس بهداشتی استفاده کنیم که با این جمعیت زیاد خیلی سخت بود. زندانبانها به ما توهین میکردند و رفتار خیلی بدی داشتند، در این وضعیت بسیار بد، یکی از زنانی که حامله بود، در زندان زایمان کرد و اصلاً به او رسیدگی نکردند.
وی ادامه میدهد: با یک خودرو از جلو زندان، ما را به مرز ایران بردند و از آنجا سه روز پیاده در زیر باران و در سرما راه رفتم تا به سرپلذهاب رسیدم. از سرپلذهاب با خودرو نیروهای ایرانی به اردوگاه آوارگان جهرم آمدم و سه ماه در این اردوگاه ساکن بودم.
ساجده خواجه نعمت که به تنهایی روزگار میگذراند، عنوان میکند: دخترعمویم که پیش از ما به ایران آمده و در مشهد ساکن بود، من را تحت تکفل خود قرار داد و از اردوگاه جهرم به مشهد آورد.
وی که از نداشتن شناسنامه ایرانی با وجود داشتن نسب ایرانی گلایه میکند، میافزاید: برادرم در عراق متولد شده و با ما به ایران آمده است. با پیگیریهایی که انجام داد، کمتر از یک سال است شناسنامه ایرانی گرفته؛ اما هنوز به ما شناسنامه ندادهاند.
صدام ۶۰ پسر بچه و مرد در بستگان ما را دستگیر کرد
لعیمه خواجه نعمت؛ همان دخترعمویی است که پیش از ساجده به ایران آمده و به کمک او ساکن مشهد شده است. درباره قصه اخراجش از عراق میگوید: همسرم شهید مفقودالاثر صالح خواجه نعمت ۲۹ سال داشت و چهار سال بود ازدواج کرده بودیم و دو دختر سه ساله و دو ساله داشتیم. ساعت ۹ شب مأموران آمدند در خانه ما در شهر حلّه و به تمام خانواده گفتند پنج دقیقه بیایید چند تا سؤال داریم. وقتی رفتیم، من را سه روز با دخترانم به زندان انداختند و سپس در مرز ایران رهایم کردند. پیاده به سمت ایران آمدم و ایرانیها با خودرو من را تا اردوگاه خرمآباد رساندند.
وی میافزاید: من یک سال پس از پیروزی انقلاب و سه ماه پیش از آغاز جنگ تحمیلی به ایران آمدم. صدام همسرم را دستگیر کرد و تاکنون هیچ خبری از وی ندارم و مفقودالاثر شده است.
لعیمه خواجه نعمت با اشاره به اینکه صدام خیلی ما را اذیت کرد و به ما که تابعیت ایرانی داشتیم، خیلی ظلم کرد، بیان میکند: ۶۰نفر از مردان اقوام ما را که سنشان از ۱۴ تا ۴۲ سال بود، در شهر حلّه عراق دستگیر کردند. تنها به دلیل اینکه تابعیت ایرانی داشتیم و شیعه متدینی بودیم و تاکنون هیچ خبری از سرنوشت آنها نداریم. از مسئولان عراقی که پیگیری کردیم، اطلاع دقیقی از سرنوشت آنها نداشتند. برخی هم میگویند صدام همه آنها را در گور دستهجمعی دفن کرده است.
وی با بیان اینکه بیشترین زمان نگهداری زنان اقوام آنها در زندان ۲۵ روز بود، ادامه میدهد: صدام خانه، خودرو و اموال این افراد را مصادره و زنان و خانواده آنها را از عراق اخراج کرد. چهار نفر از فامیل ما را در زندان شکنجه دادند و پسردایی ۱۴ سالهام را با برق شکنجه کردند و به شهادت رسید.
لعیمه خواجه نعمت درباره ماجرای آمدنش به مشهد میگوید: ۱۷روز در اردوگاه آوارگان عراقی خرمآباد بودیم که یک تاجر مشهدی به نام آقای اخوان، ما و ۱۵ خانواده دیگر را کفالت کرد و به مشهد آورد. ابتدا نزدیک یک سال در هتل زندگی کردم و سپس این تاجر مشهدی خانهای برای ما تهیه کرد.
وی درباره سایر اعضای خانوادهاش خاطرنشان میکند: بقیه افراد خانواده ما در عراق ساکن هستند و ما به دلیل اینکه در ایران مهاجر هستیم، تنها میتوانیم در ایام اربعین حسینی پاسپورت موقت برای سفر به عراق بگیریم و پس از اتمام آن مدت که کمتر از دو ماه است، باید به ایران برگردیم.
پدر و مادرم شناسنامه و کد ملی ایرانی دارند؛ اما به ما نمیدهند
لعیمه خواجه نعمت که در ابتدای صحبت گفته بود مادرش اصفهانی و پدرش شوشتری است، میگوید: نزدیک ۴۵ سال است در ایران ساکن هستیم؛ با وجود اینکه پدر و مادرمان ایرانی هستند و شناسنامه و کدملی دارند؛ اما هنوز به ما شناسنامه ایرانی ندادهاند. به همین دلیل بنیاد شهید به ما مانند ایرانیها حقوق پرداخت نمیکند.
وی با بیان اینکه صدام ما را به دلیل ایرانی بودن، پیش از شروع جنگ تحمیلی از عراق اخراج کرد، متذکر میشود: برای گرفتن شناسنامه ایرانی خیلی اقدام کردیم حتی دادگاه رفتیم و دادگاه نسب ما را پذیرفته؛ اما به ثبت احوال که مراجعه کردم، موافقت نکردند و شناسنامه ندادند. دلیلش را نمیدانم.
لعیمه خواجه نعمت با اشاره به سختیهای زندگی به عنوان یک مهاجر در ایران میگوید: پس از ۴۵ سال سکونت در ایران، بلاتکلیف ماندهایم. در ایران به ما میگویند عراقی هستید و در عراق هم به ما میگویند شما ایرانی هستید. ما فقط هویت و شناسنامه میخواهیم.
بیهویتی پس از ۴۵ سال سکونت در ایران با وجود نسب ایرانی، زندگی سختی را برای این افراد رقم زده است. با وجود اینکه بنیاد شهید و امور ایثارگران، همسران این افراد را به عنوان شهدای سپاه بدر پذیرفته؛ اما با حقوق کمتر از ۲میلیون تومان به سختی روزگار میگذرانند. امیدواریم این خلأ قانونی در کشور بازبینی شود و کسانی که هویت ایرانی در اجدادشان بوده به عنوان یک هموطن مورد پذیرش قرار گیرند تا برای همسران شهدای مفقودالاثری که ظلم صدام به جرم ایرانی بودن، زندگیشان را به اینجا رسانده، روزگار بهتری رقم بخورد.
خبرنگار: فریده خسروی